تاثیر فراموشی در یادگیری لغات انگلیسی به شیوهای مؤثر
03 دی 1402 5 بازدید آزمون های زبان دکتری آیلتس و تافل مکالمهدر این مقاله نقش کلیدی فراموشی در بهبود یادگیری زبان انگلیسی را بررسی می کنیم .
خلاصهای از نظریهی "عدم استفاده" و کاربردهای آن در یادگیری
نظریهی "عدم استفاده"، مطرح شده توسط دکتر بیورک، یک رویکرد نوین در فرایند یادگیری است. این نظریه پیشنهاد میدهد که فرآیند فراموشی و سپس یادآوری مجدد اطلاعات، میتواند به بهبود یادگیری کمک کند. به زبان سادهتر، هر بار که مطلبی را یاد میگیریم، آن را برای مدتی کنار میگذاریم تا فراموش شود، و سپس آن مطلب را دوباره یادآوری میکنیم، یادگیری ما عمیقتر و ماندگارتر میشود.
در مقابل، تکرار مداوم و فشردهی اطلاعات در یک دورهی کوتاه زمانی، بدون فرصت دادن برای فراموشی و یادآوری مجدد، ارزش افزودهای به کیفیت یادگیری نمیبخشد. این رویکرد نشان میدهد که فاصلهگذاری زمانی و ایجاد فرصتهایی برای فراموشی اتفاقی، پیش از یادآوری مجدد، نه تنها طبیعی است بلکه میتواند استراتژی موثری برای بهبود یادگیری باشد.
استفاده از نظریه عدم استفاده در یادگیری زبان انگلیسی: گسترش دایره لغات
در ادامه بحثهای پیشین ما درباره اهمیت برتر لغت نسبت به گرامر در یادگیری زبان انگلیسی، نکتهای که برجسته شده این است که یادگیری واژگان عمیقتر و پایدارتر است وقتی که گرامر به طور طبیعی در کنار افزایش دایره لغت پیشرفت میکند.بر اساس نظریه عدم استفاده که توسط دکتر بیورک مطرح شده، استراتژیهای سنتی حفظ لغت مانند استفاده مداوم از فلش کارتها و جعبه لایتنر ممکن است تا حدی اثربخشی خود را از دست بدهند. این نظریه تأکید دارد که یادگیری واژگان، هنگامی که به صورت تکراری و بدون ایجاد فرصتهایی برای فراموشی و سپس یادآوری مجدد صورت پذیرد، کیفیت کمتری دارد. در مقاله " کدامیک در آموزش زبان انگلیسی اولیت دارد: گرامر یا واژگان؟"، بر اهمیت برجسته و اساسی واژگان در مقایسه با گرامر تأکید کردهایم و بیان داشتهایم که تقویت گرامر انگلیسی به صورت طبیعی از طریق گسترش دایره لغات صورت میگیرد. بنابراین، پیشفرض ما این است که شما نیز روی گسترش و توسعه دایره لغت خود تمرکز دارید.
علاوه بر این، این نظریه بر اهمیت تغییر شرایط در فرآیند یادگیری تأکید دارد، به طوری که تکرار همان لغتها در شرایط یکسان، نمیتواند به بهبود کیفیت یادگیری کمک کند. در نتیجه، استفاده از روشهای حفظی سنتی بدون ایجاد تغییر در شرایط یادگیری، ممکن است نتایج مطلوبی را به همراه نداشته باشد.
پیرو این نظریه، برای بهبود فرآیند یادگیری زبان انگلیسی و خصوصاً گسترش دایره لغت، توصیه میشود که زبانآموزان رویکردهای جدیدی را امتحان کنند. این رویکردها میتواند شامل تمرین لغات در زمینهها و متون مختلف، استفاده از محتوای زبانی متنوع و ساختاردهی دوباره فرایندهای مرور لغت به گونهای باشد که فاصلههای زمانی مناسب برای فراموشی و یادآوری مجدد وجود داشته باشد. این شیوهها میتوانند به افزایش کارآمدی یادگیری واژگان کمک کرده و زمینهساز تثبیت بهتر و ماندگارتر اطلاعات در حافظه طولانیمدت شوند.
بهینهسازی یادگیری لغات انگلیسی با استفاده از فراموشی
بر اساس نظریهی مطرح شده توسط آقای بیورک، اصل مهم و کلیدی در یادگیری واژگان انگلیسی، استفاده از فرایند فراموشی و یادآوری مجدد در شرایط متنوع است. این رویکرد، معروف به یادگیری لایهای، روشی است که بر اساس آن لغات به طور مؤثرتری در حافظهی بلندمدت ما ثبت میشوند.
به عنوان مثال، وقتی برای نخستین بار لغتی انگلیسی را در کتابی میبینید و معنای آن را فرا میگیرید، سپس آن را فراموش میکنید، این فرصت برای مغز فراهم میشود تا هنگام دیدار دوباره با آن لغت در فیلم یا شنیدن آن در یک ترانه، یادآوری انجام دهد. این روند تکراری که در شرایط متفاوت انجام میپذیرد، به تثبیت معنادار و پایدار لغت در حافظه کمک میکند.
این روش نه تنها بر تکرار در شرایط یکنواخت تأکید ندارد بلکه بر اهمیت تجربهی لغت در شرایط و موقعیتهای گوناگون و متفاوت نیز صحه میگذارد. برای مثال، مطالعهی لغت در محیطهای مختلف مانند خانه، پارک یا کافه میتواند به بهبود کیفیت یادگیری کمک کند.
علاوه بر این، آزادخوانی و مواجهه با زبان انگلیسی در متون، فیلمها، موسیقی و سایر منابع زبانی نه تنها فرصتهایی برای یادآوری لغات فراهم میآورد بلکه به زبانآموز اجازه میدهد تا درک معنایی عمیقتری از کاربرد واژگان در زبان انگلیسی داشته باشد.
اهمیت یادگیری لغات در قالب متن و زمینهی طبیعیشان به جای تمرکز تنها بر یادگیری جداگانه و بدون زمینهی لغات، نکتهای است که نباید از آن غافل شد. این استراتژی به زبانآموز کمک میکند تا یادگیری عمیقتر و ماندگارتری داشته باشد.
گسترش منابع و روشهای نوین در آموزش زبان انگلیسی
گسترش منابع و روشهای نوین در آموزش زبان انگلیسی
در دوران مدرن، با پیشرفت فناوری، آموزش زبان انگلیسی از قالبهای سنتی خانواده و مدرسه فراتر رفته و وارد دنیایی نو و گستردهتر شده است. آقای بیورک تأکید میکند که روشهای یادگیری زبان به شدت توسعه یافته و با ظهور اینترنت و دستگاههای هوشمند، انقلابی در رویکردهای آموزشی به وجود آمده است. این تحولات امکان یادگیری مستقل و خودران را برای زبانآموزان فراهم آورده، به طوری که دیگر یادگیری محدود به محیطهای نظارتی سنتی نیست.
آزادخوانی: پلی به سوی استقلال در یادگیری
یکی از روشهای کارآمد و علمی در این زمینه، آزادخوانی است. این شیوه به زبانآموز اجازه میدهد تا با انتخاب منابع یادگیری متنوع، خود به کشف و پیادهسازی استراتژیهای یادگیری بپردازد. آزادخوانی نه تنها امکان یادگیری در شرایط متفاوت را فراهم میآورد بلکه زبانآموزان را قادر میسازد تا با استفاده از روشهای جدید، مانند نظریه عدم استفاده و تجربه لغات در زمینههای مختلف، دایره لغات خود را گسترش دهند.
دوری از روشهای غیرمنطقی و ناکارآمد
با این حال، زبانآموزان باید مراقب باشند تا در دام روشهای غیرعلمی و ناکارآمد نیفتند. آموزش زبان انگلیسی در عصر دیجیتال، فرصتهای بیشماری برای یادگیری ارائه میدهد، اما انتخاب روشهای مبتنی بر اصول علمی و آزمایششده حیاتی است. استفاده از منابع اینترنتی معتبر، اپلیکیشنهای آموزش زبان، وبسایتها، ویدئوها و پادکستها میتواند در این راستا کمککننده باشد.
به طور خلاصه، دنیای آموزش زبان انگلیسی در حال تجربه تحولات چشمگیری است که امکانات و فرصتهای جدیدی را برای یادگیری مستقل و موثر فراهم میآورد. زبانآموزان با بهرهگیری از این روشهای نوین و پرهیز از استراتژیهای ناکارآمد، میتوانند مسیر یادگیری زبان انگلیسی خود را به شکلی موفقیتآمیز طی کنند.
نتیجهگیری: کلید موفقیت در یادگیری زبان انگلیسی
پس از بررسیهای انجام شده، نتیجهگیری واضحی که به دست میآید این است که برای یادگیری عمیق و ماندگار زبان انگلیسی، استراتژی فراموشی و سپس یادآوری مجدد لغات و مطالب، کلیدی است. تاکید بر این روند نشان میدهد که یادگیری صرفاً با حفظ کردن لغات یا مطالب به صورت شب امتحانی، نه تنها بهرهوری کمتری دارد، بلکه میتواند به کیفیت یادگیری آسیب بزند و مانع از یادگیری طبیعی و پایدار شود.
این رویکرد تأکید دارد بر اهمیت فرایند یادگیری که در آن، زبانآموزان مطالب را در فاصلههای زمانی و با استفاده از منابع و شرایط متنوع، مرور میکنند. این شیوه، به مغز اجازه میدهد تا اطلاعات را به شکل عمیقتری پردازش و در حافظه بلندمدت ثبت کند.
به عبارت دیگر، فرآیند یادگیری زبان انگلیسی باید به گونهای باشد که فضایی برای فراموشی موقت و سپس یادآوری فعالانه فراهم آورد، به طوری که این تکرار و تجدید ملاقات با مطالب به طور طبیعی و در شرایط مختلف صورت پذیرد. این امر به زبانآموزان کمک میکند تا با یک دیدگاه جامعتر و عمیقتر، زبان را فرا گیرند.
در پایان، توصیه میشود زبانآموزان برای دستیابی به تسلط بیشتر بر زبان انگلیسی، به جای تمرکز بر حفظ کردن و تکرار مکانیکی، روشهای یادگیری مبتنی بر فراموشی و یادآوری در محیطهای متنوع و با استفاده از منابع گوناگون را در پیش بگیرند. این شیوهها نه تنها یادگیری را مؤثرتر میکنند بلکه موجب رشد تواناییهای زبانی در یک فضای طبیعیتر و جذابتر نیز میشوند.